میلاد پسندیده

بسم الله الرحمن الرحیم

امام حسن مجتبی (علیه ‏السلام) در جنگ جمل، حضور پرتلاشی داشت و از رزمندگان قهرمان سپاه علی (علیه‏ السلام) بود، در یکی از حمله‏ ها، حضرت علی (علیه‏ السلام) فرزندش محمد حنفیه را طلبید و نیزه خود را به او داد و به او فرمود: «با این نیزه به سپاه دشمن حمله کن.»

محمد نیزه را گرفت و به دشمن حمله کرد، ولی گردانی از بنی‏ضبه که گروه بی‏ باک دشمن بودند، راه را بر محمد بستند... محمد از پیشروی بازماند و عقب‏ نشینی کرد و نزد پدر آمد... در این هنگام امام حسن (علیه‏ السلام) نیزه را از دست او گرفت، و چون شیر شرزه به دشمن حمله کرد و آن چنان جنگید که نیزه‏ اش از خون دشمن رنگین شد، و با این حال نزد پدر بازگشت.

وقتی که محمد حنفیه، حسن (علیه‏ السلام) را چنین دید، بر اثر شرمندگی، صورتش سرخ شد و بر اثر احساس شکست، سرافکنده گردید... امیرمؤمنان علی (علیه‏ السلام) به محمد حنفیه فرمود: لا تأنف فانه ابن‏ النبی، و انت ابن‏ علی
«خود را نگیر و خودخواهی نکن، چرا که حسن، پسر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است، و تو پسر علی هستی.»

منبع : بحار، ج 43، ص 345 - مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 21.


http://media.afsaran.ir/siyfeq.jpg