پوستر/ حُجر الخیر
بسم الله الرحمن الرحیم
معاویة بن ابوسفیان که سالها بر شام حکمرانی داشت و قدرت شگفت انگیزی فراهم آورده بود، پس از به خلافت رسیدن حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام)، به مخالفت با ایشان روی آورد. امام (علیه السلام) به منظور برطرف ساختن مشکلات مسلمانان شام و دفع شر معاویه، سران قبایل و افراد با نفوذ خود را به یاری طلبید.
حجر بن عدی و عمر بن حمق خزاعی، نخستین کسانی بودند که به کمک حضرت شتافتند و اعلام آمادگی کردند. آنان ضمن جلوه گر ساختن عزم خود، آشکارا به نفرین معاویه پرداختند و او را کوچک شمردند.
حضرت اراده آنان را ستود، اما از نفرین بازشان داشت، و فرمود: هرچند معاویه بر این نفرینها سزاوار است، ولی دوست ندارم زبان پاک شما به بدگویی او آلوده شود.
سرانجام سپاه نه هزار نفری علی (علیه السلام) در بیرون شهر کوفه آماده کارزار با معاویه ای شدند که بیش از صدهزار مرد جنگی در فرمان داشت.
حجر بن عدی در گروه پیش قراولان سپاه علی جای گرفت و با قلبی آکنده از حماسه، آهنگ دمشق کرد. حجر بن عدی را «حجر الخیر» (حجر نیکوکار) هم می خواندند؛ زیرا پسر عمویش که با وی همنام بود، در صف معاویه می جنگید و به «حجر الشر» شهرت داشت که عاقبت در همان جنگ توسط حجر بن عدی کشته شد.
- ۹۲/۰۲/۲۰
چشمی که گمان کرده هر شب تو در اینجایی
می ترسم از اینکه تو آهسته بیایی باز
خوابم برود ناگاه بر بالش لالا یی
گفتی که می آیم من هر جا که غم است آنجا
غم میرسد اما تو... نمی آیی
چشمم به در است اینک در خلوت این شبها
من منتظرت هستم ای حضرت تنهایی
به ماسربزنید.