پهلوانان نامدارانی ناشناسند
پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۱ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
داشتم یک نرم افزار اندرویدی شاهنامه را مرور میکردم که ابیات زائد را حذف کرده بود و اشعار برتر داستان های رستم را در خودش جا داده بود. از زمان گرشاسب و نبرد رستم نوجوان با فیل سپید تا کشته شدن رستم کهنسال به دست نابرادری نامردش شقاد؛ میخواندم و اینبار چیزی توجهم را بیش از پیش به خود جلب کرد... نـــام
بی شک رستم، نامدار ترین پهلوان شاهنامه است. اما از آغاز اینگونه نبود. روزی که با بچه محلهای بزرگتر از خودش در مثلا قهوه خانه آن زمان پاتوق کرده بودند و مشغول عیش و نوش بودند، همه او را آقازاده ای می دانستند که از شهرت پدرش زال برای پیشبرد کارش استفاده می کند و از خودش چیزی ندارد... اما چیزی نگذشت که فیل سپید رم کرده در بازار را چنان بر زمین کوفت که نسلش منقرض شد!
وقتی برای مبارزه با لشکریان متجاوز تورانی به میدان رفت هم کسی خود او را نمی شناخت... یکی گفت این پور زال است که با گرز سام آمدست... جوان است و جویای «نــام» آمدست
نامدار هم شد زمانی که کمربند افراسیاب را میگرفت و کشان کشان به لشکر خودی میاورد... افسوس که بند کمر دشمن باز شد و همین شد کینه ای برای غصه های فردای رستمی که آن روز 15 ساله بود.
اما خودش تمایلی به گفتن نامش نداشت... حتی آن زمان که میانسال مردی بود و برای نجات کیکاووس از هفت خان گذشت و در برابر پرس و جوی اولاد (پهلوان مازندرانی) می گوید:
به گوش تو گر نام من بگذرد / دم و جان و خون و دلت بفسرد
هران مام کاو چون تو زاید پسر / کفن دوز خوانیمش ار مویهگر
و یا سالها بعد که فرزند نادیده اش سهراب در میدان جنگ بارها از نام او می پرسد و رستم به رسم همیشه نشانش را مخفی نگه میدارد.
و یا در بزرگترین جنگ شاهنامه که در دوران اوج نامداری رستم است ولی آن زمان که رهام (پهلوانی ایرانی) از دست اشکبوس (پهلوان تورانی) می گریزد و سر به کوه میگذارد و باعث استهزای لشکر ایران میشود، رستم بدون همه سلاح های مشهورش و بدون رخش به میدان میرود و کسی او را نمی شناسد... اشکبوس هم که نامش را می پرسد:
تهمتن چنین داد پاسخ که نام / چه پرسی کزین پس نبینی تو کام
مرا مادرم نام مرگ تو کرد / زمانه مرا پتک ترگ تو کرد
حتی از اینها فراتر هم می رود و برای اینکه کسی او را نشناسد و بتواند بیژن را از چاه پدر منیژه آزاد کند، تغییر چهره و لباس میدهد. اما هرکس که سنگ بزرگ بر سر چاه را برداشته می بیند، اولین گمانش رستم است!
و گویی این رسم پهلوان ایرانی است که برتر از همه رزم آوران باشد و نامش عالمگیر شده باشد اما باز هم کسی او را نشناسد و خودش هم لذت نبرد از اینکه نامش را جلوتر از کارش بیاورد... چون وقتی غیر ممکن ها را به بهترین شکل، ممکن کرد، همه به یک نام گمان می برند.
شاید هیچ وقت هم به یقین نداند که بود... اما مهم نیست... مهم آن اتفاق است که رقم خورده و ایران را در برابر دشمنانش سرشکسته نکرده است. حال هرکس که باعثش بوده، بوده باشد. به یقین ایرانی است... پهلوان است.
روز فرهنگ پهلوانی بر همه دلیران گمنام این سرزمین مبارک باد.
- ۹۳/۰۵/۲۳
در این مطلبhttp://miladpasandideh.blog.ir/1392/08/06/ya-hosein-poster
با چه نرم افزار و پلاگینی سه بعدی کردی؟
و این حالت برجسته رو بهش دادی؟
توضیح اگه میشه بهم بده خیلی دوس دارم تایپو هام رو اینجوری کنم